زمان حال كامل
ساختار
جملات مثبت و منفي:
جملات پرسشي:
چند مثال:
|
کاربرد
1- براي بيان عملي که در گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد:
-
I have studied English since 1990. (از سال 1990 به مطالعه انگليسي پرداختهام)
-
She's lived in Tehran for 10 years. (او به مدت 10 سال در تهران زندگي کرده است)
-
How long have you lived in Tehran? (چه مدتي در تهران زندگي کردهايد؟)
-
I've lived in Tehran all my life. (همه عمرم را در تهران زندگي کردهام)
|
2- براي بیان تجربهاي که در زماني در زندگي شخصي اتفاق افتاده است. در واقع اين عمل در گذشته روي داده و به پايان رسيده است، اما آثار آن هنوز محسوس است. اين که اين عمل يا تجربه چه موقعي روي داده، مهم نيست:
-
I have never been to England. (من هرگز به انگلستان نرفتهام)
-
She has had several operations up to now. (تا کنون چندين عمل جراحي داشته است)
-
He's written a lot of short stories.(او داستانهاي کوتاه زيادي نوشته است)
3- براي بيان عملي که در گذشته نزديک اتفاق افتاده ولي اثر آن در زمان حال مشاهده ميشود. در اين حالت از yet، already، still و just بسيار استفاده ميکنيم:
|
-
I've just had a sandwich. (من تازه يک ساندويچ خوردهام)
-
I've already seen the movie. (اين فيلم را قبلاً ديدهام)
-
The bus hasn't arrived yet. (اتوبوس هنوز نرسيده است)
-
I still haven't finished my homework. (هنوز تکاليفم را تمام نکردهام)
|
زمان گذشته ساده
ساختار
(last week) (yesterday) |
worked |
I, we, you, he, she, ... |
played |
||
heard |
|
|
کاربرد
گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:
1- براي بيان کاري که در گذشته و زمان مشخصي به پايان رسيده است:
-
We met last week.
-
He left yesterday.
2- براي بیان کارهايي که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان ميآيند:
-
I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
3- براي بيان عادت يا شرايطي در گذشته:
-
When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.
-
Every day he walked in the jungle to....
نکاتي در مورد هجي (verb + ed)
1- هنگاميکه فعلي به e ختم ميشود، فقط d اضافه ميکنيم:
loved, hated, used
2- افعال يک هجايي (يک بخشي) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود:
stopped, planned, robbed
ولي اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بيصداي آخر تکرار نميشود:
looked, cooked, seated
اگر حرف بيصداي آخر y يا w باشد نيز تکرار نميشود:
played, rowed, showed
زمان حال استمراري
ساختار
I |
‘m am |
coming going doing taking |
You We they |
‘re are |
|
She He it |
‘s is |
کاربرد
1- براي بيان عملي که هماکنون جريان دارد:
· She is watching the TV.
· He is working at the moment.
2- براي بيان عملي يا موقعيتي که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:
· I'm reading an exciting book.
· He is learning Arabic.
(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتي است مشغول مطالعه کتاب است ولي هنوز تمام نشده است.)
3- براي بيان قراري تعيين شده در آينده:
· I am meeting him at the park.
4- براي بيان كار يا شرايطي موقتي:
· I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
(در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگي ميکنم، اما دارم سعي ميکنم يک بهترش را پيدا کنم)
نكاتي در مورد هجي (افعال ing دار)
1- افعالي که به يک e ختم ميشوند، آن e حذف ميشود:
come, coming take, taking write, writing
ولي در مورد افعالي که به ee ختم ميشوند، اين قاعده صدق نميکند:
agree, agreeing see, seeing
2- در افعال يک بخشي (يک هجايي) که داراي يک حرف صدادار و يک حرف بيصدا ميباشند، حرف بيصداي آخر تکرار ميشود:
running, stopping, getting
ولي چنانچه حرف بيصداي آخر y يا w باشد، تکرار نميشود:
showing, enjoying
زمان حال ساده
ساختار
|
|
کاربرد
زمان حال ساده يکي از متداولترين زمانها در زبان انگليسي ميباشد که براي مقاصد زير مورد استفاده قرار ميگيرد:
1- براي بيان عملي که هميشه تکرار ميشود، مانند يک عادت يا رسم:
|
2- براي بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:
-
The earth orbits the sun.
-
I come from Iran.
-
Some animals migrate in winter. (بعضي از حيوانات در زمستان مهاجرت ميکنند.)
3- براي بيان حقيقتي که براي مدتي (طولاني) دوام داشته باشد:
-
I work in a shop.
-
She lives in a small cottage.
|
نکاتي در مورد هجي (verb + s)
1- افعالي که به x, ch, sh, ss و o ختم ميشوند، به جاي es ، s ميگيرند:
kisses, washes, watches, does, boxes
2- افعالي که به y ختم ميشوند و قبل از آن حرف بيصدايي بيايد، y به ies تبديل ميشود:
try, tries hurry, hurries fly, flies
ولي آن دسته از افعالي که به y ختم ميشوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s ميگيرند:
plays, buys, enjoys
گرامر درس هشت interchange 1
Unit 8 What's your neighborhood like?
کاربرد کلمه: there is , there are
there is به معنی وجود دارد و در مفرد بکار میره
there are به معنی وجود دارند و در جمع بکار میره
برای مثال
there is a book on the table.
وجود دارد کتابی روی میز
there are some books on the table.
وجود دارند چند تا کتاب روی میز.
نکته : برای سوالی کردن کافی است مشتقbe یا فعل کمکی دیگر راقبل از کلمهthere بیاوریم
مثال
there is a book here
اینجا یک کتاب وجود دارد
is there a book here?
there are some students in this room.
وجود دارند چند تا دانش آموز داخل اتاق
are there some students in this room?
نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود
درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود
some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند
some به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد
گرامر درس هفت interchange 1
Unit 7 We had a great time!
(simple past tense) زمان گذشته ساده
طرز ساختن زمان گذشته ساده بدینقرار است(( زمان گذشته فعل+ فاعل))
کاربردهای زمان گذشته ساده:
1- برای بیان عملی که در زمان گذشته در موقیت معینی انجام گرفته است مانند:
I saw him yesterday.
من او را دیروز دیدم
2- برای بیان تکرار و عادت در گذشته:
I saw him on my way to school everyday last month.
من در ماه گذشته هر روز او را سر راهم به مدرسه می دیدم.
3- برای بیان اعمالی که در زمان گذشته همزمان با هم به صورت لحظه ای رخ داده اند. مانند:
when the teacher entered all the students stood up.
وقتی که معلم وارد شد همه دانش آموزان برخاستند
توجه: افعال در زبان انگلیسی بر دو قسم اند
الف - افعال با قاعده Regular Verbs فرم گذشته و اسم مفعول یا قسم سوم این افعال با افزودن ed به اخر زمان حال آنها ساخته می شود. مانند:
work _ worked_ worked
invite_ invited_ invited
study_ studied_ studied
ب - افعال بی قاعده Irregular Verbs فرم گذشته واسم مفعول یا افعال تابع قاعده وقانونی نیست وباید آنها را از بر کرد. مانند:
eat_ ate_ eaten.
do_ did_ done.
go_ went_ gone.
see_ saw_seen.
نکته: در مورد افعالی که در آخر آنها حرف y وجود دارد هنگام افزودن ed اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) به((i)) تبدیل می شود ولی اگر حرف ما قبل آخر بی صدا باشد ((y)) تغیر نمی کند مثال:
study_ studied
play_ played
کار برد was و were
1- was وwere فرم گذشته فعل be هستند
2- was را برای اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد و were را برای بقیه اشخاص به کار می بریم.
I was busy we were busy
you were busy you were busy
He was busy they were busy
برای سوالی کردن جملات کافی است جای was و were را با فاعل عوض کنیم
mehdi was busy.
was mehdi busy?
they were busy.
were they busy?
و هنگام منفی کردن کلمه Not را به آنها اضافه می کنیم مانند
mehdi wasn't busy
they weren't busy
برای سوالی کردن زمان گذشته ساده از کلمه did در ابتدای جمله استفاده می کنیم و فعل را از حالت گذشته در می آوریم
فرمول
<<بقیه جمله + مصدر بدون to + فاعل +did >>
mehdi worked here yesterday.
did mehdi work here yesterday?
به جوابهای کوتاه مثبت و منفی زمان گذشته توجه کنید
yes, I did yes, we did
yes, you did yes, you did
yes, He did yes, they did
پاسخهای کوتاه منفی
No, I didn't No, we didn't
No, you didn't No, you didn't
No, He didn't No, they didn't
فرم منفی کردن زمان گذشته ساده
<< بقیه جمله +to مصدر بدون+ didn't+ فاعل>>
He came here yesterday.
He didn't come here yesterday.
و هنگام سوالی کردن با کلمه پرسشی از فرمول زیر استفاده می کنیم
What did you do?
شما چیکار می کردید؟
اول کلمه پرسشی سپس فعل کمکی بعد فاعل و بعد فعل اصلی
where did you go?
شما کجا رفته بودید؟
what did you study yesterday?
شما چه چیزی را دیروز مطالعه می کردید؟
یا هنگام استفاده از was و were به روش زیر استفاده می کنیم
کلمه پرسشی+ was یاwere + فاعل
where was mehdi?
مهدی کجا بود؟
when was mehdi sick?
مهدی کی مریض بود؟
did you work on saturday?
آیا شما شنبه کار کردید؟
yes, I did. I worked all day.
بله.من تمام روز رو کار کردم
No, I didn't. I didn't work at all.
نخیر. اصلاً کار نکردم
what did mehdi do on saturday?
مهدی روز شنبه چیکار می کرد؟
He stayed home and studied for a test.
او خانه مونده بود و برای امتحان مطالعه می کرد.
did you go anywhere last weekend?
آیا شما جایی رفته بودی آخر هفته گذشته؟
yes, I did. I went to the movies.
بله . من رفته بودم سینما.
No, I didn't. I didn't go anywhere.
نه. من جایی نرفته بودم
How did mehdi spend his weekend?
مهدی آخر هفته اش رو چطور گذرانده؟
He went to restaurant and sang with some friends.
مهدی با چند تا از دوستان به رستوران رفته و آواز خوندن.
were you in Tehran?
آیا شما تهران بودی ؟
Yes, I was
بله. بودم
was the weather ok?
هوا خوب بود؟
No, it wasn't.
نه خوب نبود
Were you and your cousin on vacation?
آیا شما به همراه پسر عموی خودتون در تعطیلات بودید؟
cousin به معنی پسر عمو یا دختر عمو یا پسر دایی یا دختر دایی بکار میره
Yes, we were.
بله ما بودیم
were your parents there?
آیا خانواده های شما هم آونجا بودند؟
No, they weren't.
نه اونجا نبودند
How long were you away?
به چه مدت مسافرت بودی؟
I was away for a week
من بودم به مدت یک هفته
How was your vacation?
چطور بود تعطیلات شما؟
It was excellent.
عالی بود
where did you go?
شما کجا رفته بودی؟
I went out of town.
من رفته بودم خارج از شهر
who did you go with?
چه کسی همرا شما بود؟
I went with my brother.
من به همراه برادرم بودم
what time did you go?
ساعت چند شما رفتید؟
we went around 10
ما ساعت 10 رفتیم
How did you like it?
چطور اون رو دوست داشتید( یعنی خوش گذشت)
we liked a lot.
ما دوست داشتیم زیاد.
گرامر درس شش interchange 1
Unit 6 How often do you exercise?
adverbs of frequency
قیدهای تکرار
تعریف قید: قید کلمه ای است که در مورد یک فعل یا صفت یا قید ویا یک جمله توضیح می دهد
قیدهای تکرار: کلیه افعال کمکی محلشان قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای مانند always می باشد. محل این قیدها قبل از فعل اصلی وبعد از فعل کمکی می باشد مشتقات Be همیشه قبل از قیدهای تکرار یک کلمه ای می آیند حتی اگر به عنوان فعل اصلی در جمله به کار رفته باشند این قاعده در مواردی که جمله منفی باشد نیز صادق است.
نکته: افعال کمکی کلماتی مانند کلمات زیر می باشند.
do,don't,doesn't, can,must,............
کلمه have در جملاتی مانند جمله زیر فعا کمکی محسوب می شود.
they have always worked at night.
آنها تا به حال همیشه شبها کار می کردند.
ولی این فعل در جمله زیر معنای خوردن می دهد و فعل اصلی محسوب می شود
I always have some cheese for breakfast
من همیشه برای صبحانه مقداری پنیر می خورم.
نکته کلمه sometimes از قاعده بالا مستثنی است و اگر افعال کمکی یا مشتقات Be به حالت منفی باشند قبل از آنها می آید.
He sometimes doesn't know the answers.
او بعضی وقتها جواب ها را نمی داند.
He sometimes isn't here.
او بعضی وقتها اینجا نیست.
mehdi isn't usually hungry.
مهدی معمولاً گرسنه نیست.
mehdi doesn't often read at night.
مهدی اغلب شبها مطالعه نمی کند
mehdi doesn't always have coffee for breakfast .
مهدی همیشه برای صبحانه قهوه نمی خورد.
قیدهایی مانند never به معنی هر گز و rerely و seldom هر دو به معنی به ندرت خود مفهوم نفی دارند وبرای منفی کردن معنای جمله کافی هستند لذا به همراه این قیدها فعل را به صورت مثبت می آوریم.
He doesn't never smoke. غلط
He never smokes صحیح
.او هرگز سیگار نمی کشه
He is rarely absent in the morning.
او به ندرت صبح ها غایب است.
He seldom runs in the morning.
او به ندرت صبح ها می دود.
قیدهای تکرار
100% always همیشه
almost always تقریباً همیشه
usually معمولاً
often اغلب
sometimes بعضی وقتها
hardly ever به ندرت
alomst never تقریباً هیچ وقت
0% never هرگز
mehdi is always happy.
مهدی همیشه شاد است.
mehdi often studies at night.
مهدی اغلب شبها مطالعه می کند.
mehdi usually drinks milk in the morning.
مهدی معمولاً صبح ها شیر می نوشد.
mehdi sometimes has coffee for breakfast.
مهدی بعضی وقتها برای صبحانه قهوه می خورد.
mehdi is never busy at night.
مهدی هرگز شب ها مشغول نیست
mehdi rarely smokes in the morning
مهدی به ندرت صبح ها سیگار می کشد
به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد How often
once به معنی یک مرتبه وقید می باشد
twice قید و به معنی دو مرتبه یا دو بار می باشد
و حالا اگر خواستیم بگویم سه بار یا چهار بار از کلمه times استفاده می کنیم برای مثال
three times,four times, five times,....................
How often do you exercise?
شما چند وقت یکبار تمرین می کنید
I lift weights every day.
من وزنه برداری می کنم هر روز
I go jogging once a week
من می روم د و آهسته یکبار در هفته
I play soccer twice a month.
من فوتبال بازی می کنم دو مر تبه در ماه
I swim about three times a year.
من شنا می کنم سه مرتبه در سال(یعنی در طول یک سال سه مرتبه شنا می روم)
I don't exercise very often.
من اغلب ورزش نمی کنم( یعنی زیاد اهل ورزش نیستم)
do you ever watch TV in the evening?
آیا شما همیشه عصر تلوزیون تماشا می کنید؟
Yes, I often watch TV after dinner.
بله من اغلب بعد از شام تلوزیون تماشا می کنم
I sometimes watch TV before bed.
یا
sometimes I watch TV before bed *
من بعضی وقتها قبل از اینکه بخوابم تلوزیون تماشا می کنم.
I hardly ever watch TV.
من به ندرت تلوزیون تماشا می کنم.
No, I never watch TV.
نه من هرگز تلوزیون تماشا نمی کنم
conversation
you're really fit ,Ali. do you exercise a lot?
شما اندام خوبی داری علی. آیا شما زیاد تمرین می کنید
well, I almost always get up early
خوب من تقریباً همیشه صبح زود از خواب بیدار می شوم
I lift weight for an hour
من برای یک ساعت وزنه می زنم( یعنی با وزنه تمرین می کنم)
I often go in-line skating.
من اغلب می روم به اسکی
How often do you exercise like that?
چند و وقت به چند وقت آن جوری تمرین می کنید؟
about five times a week.
تقریباً پنج بار در هفته
what about you?
شما چطور
I hardly ever exercise.
من به ندرت تمرین می کنم
do you have regular fitness program?
آیا شما برنامه منظمی برای تناسب اندام داری؟
yes, I usually go to a gym.
بله من معمولاً به باشگاه می روم
do you play any sports?
آیا شما ورزشهایی را انجام می دهید( یعنی تمرین می کنید)
which ones?
کدام یکی ها را؟
I always play football
من همیشه فوتبال بازی می کنم
I often go swim
من اغلب شنا می روم
questions with how ; short answers
سوال با how و جواب کوتاه
how well به معنی چقدر خوب
how good به معنی چقدر خوب
how long به معنی تا کی یا تا چه وقت
به معنی چند وقت به چند وقت و چند وقت یکبار می باشد How often
work out تمرین کردن
How often do you work out?
چند وقت یکبار شما تمرین ی کنید؟
Every day هر روز
Twice a week دو بار در هفته
Not very often اغلب نه
How well do you play tenis?
چقدر خوب تنیس بازی می منید؟
pretty well خیلی عالی
About average در حد متوسط
Not very well نه زیاد خوب
How good are you at sports?
pretty good خیلی خوب
Ok خوب
Not so good نه زیاد خوب
How long do you spends at the gym?
چقدر از وقت خودتون را در باشگاه صرف می کنید؟
Thirty minutes a day. نیم ساعت در روز
Two hours a week. دو ساعت در هفته
About an hour on weekends. تقریباً یک ساعت در آخر هفته ها
گرامر درس پنج interchange -1
Unit 5 Tell me about your family.
present continuous
زمان حال استمراری
فرمول << (فعل+ing ) اسم مصدر +am + is are + فاعل>>
کار برد برای عمالی که هم اکنون در حال انجام است می باشد
مثال
I am watering the flowers now
من حالا گلها رو آب میدم.
طرز منفی وسوالی کردن زمان حال استمراری:
برای منفی کردن این زمان کافی است کلمه not را به مشتقات be اضافه کنیم و برای سوالی کردن کافی است جای مشتق be را با فاعل عوض کنیم
سوالی کردن و منفی کردن
mehdi is studying grammar جمله خبری
جمله سوالی is mehdi studying grammar?
جمله منفی mehdi is n't studying grammar.
برای ساختن سوال با کلمه پرسشی در زمان حال استمراری یکی از کلمات پرسشی را در ابتدای جمله آورده پس از از آن مشتق (be(am/ is / are وسپس فاعل و فعل اصلی را می آوریم
برای مثال
mehdi is studying grammar جمله خبری جمله سوای is mehdi studying grammar?
what is mehdi studying?
mehdi is drinking coffee
مهدی قهوه می نوشد
is mehdi drinking coffee?
آیا مهدی قهوه می نوشد
what is mehdi drinking?
مهدی چه چیز می نوشد
در اینجا کلمه مودر پرسش grammar می باشد که از جمله حذف میشه
are you living at home now?
آیا شما در در خانه زندگی می کنید( یعنی مستقل زندگی نمی کنید)
yes , I am NO , I'm not.
نخیر بله
is your sister working for the government?
آیا خواهر شما برای دولت کار می کند(یعنی کارمند دولت است)
yes , she is No she's not/ No she isn't
نخیر بله
are Ed and Jill going to college this year?
آیا ئد و جیل می روند کالج امسال؟
yes, they are No they're not/ NO they aren't
نخیر بله
where are you working now? شما الان کجا کار می کنید؟ I'm not working now. I need a job من الان کار نمی کنم. من احتیاج به کار دارم(یعنی بیکارم و دنبال کار هستم) what is your brother doing this days? این روز ها برادر شما چیکار می کنه؟ He's traveling in the Tehran. اون به تهران سفر کرده who are your parents visiting this week? این هفته خانواده شما با چه کسی ملاقات داشته؟ they're visiting my grandmother. آنها مادر بزرگم را ملاقات کرده اند
Quantiffiers
علامت یانشانه ای که حجم یا محدوده چیزی را نشان می دهد
100% all همه
nearly all تقریباً همه families have only one child.
خانواده ها فقط یک فرزند دارند
most بیشترین
many بسیار
a lot of بسیاری families are smaller these days
خانواده ها کوچکتر هستند
some بعضی
not many نه خیلی
a few کمی couple have more than one child
زوجها بیشتر از یک فرزند دارند
few کمی
0% non one هیچ کس gets married before the age of 18
ازدواج می کنند قبل از 18 ساله گی
گرامر درس چهار interchange - 1
Unit 4 Do you like rap?
Yes/ No and wh- questions with do
هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود
در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی
( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)
برای مثال
what does he play? در بالا what کلمه پرسشی does فعل کمکی he ضمیر فاعلی play فعل اصلی درسوم شخص مفرد از(does ودر بقیه از do استفاده می کنیم) سوم شخص عبارت است از تمامی اسمهای انسان وغیره و ضمایر فاعلیhe/she/it
طرز سوالی کردن زمان حال ساده:
برای سوالی کردن جملات حال ساده ای که در آنها فعل اصلی بکار رفته از افعال کمکی do یا does استفاده می کنیم به این صورت که do و does را در اول جمله آورده. سپس فاعل و پس از آن فعل اصلی را می آوریم
تذکر: باید دقت شود تا در سوم شخص مفرد هنگام سوالی کردن جمله حرف s سوم شخص را از آخر فعل حذف کنیم
برای مثال
do you like classic?
در بالا do فعل کمکی you ضمیر فاعلی like فعل اصلی
For example:
what kind of music do you like?
چه آهنگی را شما دوست دارید؟
I like rock alot
من راک رو دوست دارم
do you like classic?
آیا کلاسیک دوست دارید؟
yes, I do. I like it alot.
بله . من خیلی آن را دوست دارم.
No, I don't like it very much
نه.من زیاد آن را دوست ندارم.
does he play the piano?
آیا او پیانو می نوازه؟
yes, he does.
بله
NO, he doesn't
نخیر
what does he play?
آو چه می نوازد؟
he plays the guitar
او گیتار می نوازد
در بالا معنی play به معنی نواختن می باشد
do they like the opera?
آیا آنها آهنگ اپرا را دوست دارند؟
yes, they do. they love them
بله. آنها عاشق آنها هستند
No.they don't like them very much.
نه . آنها علاقه به آنها ندارند
در زبان انگلیسی ضمایرمفعولی عبارتند از object pronouns
Me مرا us ما را
you تو را you شما را
him/her/it اورا- آن را them آنهارا
ضمیر کلمه ای است که جای اسم می نشیند واز تکرار آن جلوگیری می کند اگر ضمیر جانشین فاعل شود ضمیر فاعلی واگر جانشین مفعول شود ضمیر مغعولی نامیده می شود
:For example
the boys helped the girls پسرها کمک کردند به دخترها the boys helped them پسرها به آنها کمک کردند mary answers john مری به جان جواب داد mary answers him مری به او جواب داد I followed their car من دنبال کردم ماشین آنها را I followed it من دنبال کردم آن را would ; verb + to +verb در زبان انگلیسی مابین دو فعل از مصدر to استفاده می کنیم ضمناً در زبان انگلیسی modal عبارتند ازcan/ could /must /might /ought to/ shall / should /will / would می باشند For example: would you like to go out on friday? آیا دوست دارید روز جمعه بیرون بروید؟ yes , I would . بله yes , I'd love to. thanks بله من دوست دارم متشکرم yes , I'd really like to go بله من واقعاًدوست دارم بروم contraction I would = I'd would you like to go a soccer match? آیا دوست دارید بروید به مسابقه فوتبال؟ I'd like to, but I have to work late. من دوست دارم. ولی باید تا دیر وقت کار کنم. I'd like to, but I need to save money. من دوست دارم ولی باید پول پس انداز کنم. I'd like to, but I want to visit my parents. من دوست دارم ولی می خوام خانواده ام را ملاقات کنم. conversation mehdi: I have tickets to the soccer match on friday night. مهدی : من بلیط های دارم برای مسابقه فوتبال در روز جمعه tony: thanks . I'd love to . what time does it start? تونی: من دوست دارم . ساعت چند شروع میشه؟ mehdi: at 8:00. مهدی : ساعت هشت. tony : that sounds great. so, what do you want to have dinner at 6:00? تونی : عالیه بنابراین چه چیزی برای شام داری در ساعت شش؟ mehdi : Uh , I'd like to , but I have to work late. مهدی : اوه من دوست دارم اما من تا دیر وقت کار دارم tony : oh , that's ok just meet at the stadium befor the match, around 7:30. تونی : خوب ما همدیگر را در استادیوم ملاقات کنیم در ساعت هفت وسی دقیقه پیش از شروع مسابقه mehdi : Ok let's meet at the gate. مهدی : خوب ما همدیگر رو می بینیم جلو در( استادیوم) tony : that sounds fine . see you there. تونی : خیلی خوبه . اونجا می بینمت
گرامر درس سوم 1- interchange
Unit 3 How much is it?
Demonstratives; one . ones
how much is چقدر است
how much are چقدر هستند
اشاره به نزدیک
this این
these اینها
اشاره به دور
that آن
those آنها
one برای مفرد
ones برای جمع
which کدام
for example :
برای مثال
how much is this necklace?
قیمت این گردنبند چقدر است؟
how much is this one?
این یکی چند است؟
how much is that necklace?
قیمت آن گردنبند چقدر است؟
how much is that one?
آن یکی چند است؟
which one?
کدام یکی؟
در جمع
how much are these earring?
قیمت این گوشواره ها چند است؟
how much are these?
اینها چند هستند؟
how much are those earring?
قیمت آن گوشواره ها چند است؟
how much are those?
آنها چند هستند؟
which ones?
کدام یکی ها؟
prices
$ علامت دولار
$ 42 = forty-two dollars چهل دو دولار
$ 59.95 = fifty-nine ninety-five
or
fifty nine dollars and ninety-five cents
پنجاه ونه د.لار و نود پنج سنت
it's forty dollars
چهل دولار است
they are fifty- five dollars
پنجاه و پنج دولار است
ti's $ 25.63 = twenty -five sixty -three
twenty- five dollars
بیست وپنج دولار
sixty- three cents
شست و سه سنت
preference ; comparisons with adjectives
صفت تفضیلی :
هرگاهدر مقایسه بین دو شخص یا دو شیء بخواهیم بیان کنیم که یکی از آنها صفتی را بیش از دیگری دارد, از صفت تفضیلی (برتر) استفاده می کنیم. درزبان فارسی با افزودن پسوند ((تر))به صفت ساده صفت تفضیلی ساخته می شود مانند سفیدتر بهتر وغیره......ولی در زبان انگلیسی به شرح زیر است
-
در مورد صفات وقیدهایی که یک بخش(سیلاب) تشکیل شده اندو یا به حرف(Y) ختم می شوندکافی است پسوند(er) را به آنها بیافزاییم
برای مثال
easy آسان easier آسانتر
tall بلند taller بلند تر
hard سخت harder سخت تر
busy مشغول busier مشغول تر
early زود earlier زود تر
fast سریع faster سریع تر
همانطور که ملاحظه می نمایید, هنگام افزودن پسوند(er) حرف (y) به (i) تبدیل می شود
۲- در مورد صفات وقیدهایی که دارای دو بخش (سیلاب) یا بیشتر می باشند و یا پسوند(ly) دارند کلمه more را قبل از آنها می آوریم
برای مثال
careful با دقت more careful بادقت تر
beautiful زیبا more beautiful زیباتر
carefully از روی دقت more carefully از روی دقت بیشتر
clearly اشکارا more clearly واضح تر
استثناء. مانند اغلب قواعد گرامری در اینجا نیز تعدادی صفات وقیدها هستند که فرم تفضیلی آنها از قاعده فوق پیروی نمی کند بلکه باید آنها را خارج از قاعده آموخت این استثناء عبارتند از:
good خوب better بهتر
well خوب better بهتر
bad بد worse بد تر
لغات جالب
cotton نخی gold طلا leather چرمی
plastic پلاستک silk ابریشم silver نقره wool پشمی
for example :
برای مثال
plastic bracelet دستبند پلاستیکی gold ring حلقه طلا silk tie کراوات ابریشمی
wool socks جوراب پشمی leather jacket کاپشن چرمی rubber boots چکمه لاستیکی
conversation
مکالمه
look! these jackets are really nice.
نگاه کن این کاپشن ها واقعاً خوبند
which one do you prefer?
کدام یکی را ترجیح می دهی؟
I like the wool one better.
من بیشتر پشمی را دوست دارم
the wool one? why?
چرا پشمی را؟
it looks warmer.
گرم تر بنظر می رسه
well , I like the leather one better.
خوب. من بیشتر چرمی را دوست دارم
it's more stylish than the wool one.
مد اون از پشمی به روز تره
there is no price tag.
برچسب قیمت نداره
Excuse me. how much is this jacket?
ببخشید. قیمت این کاپشن چنده؟
it's $499. would you like to try it one?
اون چهارصدو نود ونه دلار است . شما دوست دارید اون را امتحان کنی؟
Uh, no. that's ok! but thanks anyway
اوه. نه اون خوبه! اما متشکرم به هر حال
you'er welcome.
خواهش می کنم
preference ; comparisons with adjectives
which one do you prefer?
کدام یکی را شما ترجیح می دهی؟
I prefer the leather one.
من چرمی را ترجیح می دهم.
that one is cheaper than the wool one.
او ن یکی از پشمی ارزان تر است.
.this one is nicer than the wool one
این یکی از پشمی خوب تر است.
which one do you like better/ more?
کدام یکی را شما بیشتر می پسندی؟
I like the leather one better/ more
من چرمی را بیشتر می پسندم
the leather jacket is prettier than the wool one.
کاپشن چرمی از پشمی زیباتر است.
it looks bigger than the wool one.
بنظر می رسه که از پشمی بزرگتر است.
it's more stylish than the wool one.
مد اون از پشمی به روز تر است.
در بالا than به معنی از استفاده شده
useful expressions
the color is prettier.
رنگ اش زیباتر است.
the design is nicer
طراحی اش بهتر است.
the style is more attractive.
طراحی اش جذاب تر است.
the material is better.
جنس اش خوب تر است
.: Weblog Themes By Pichak :.